بیانات سال 98


اروپایی، حتّی در کشورهای دوردست، در کشورهای آفریقایی. ما تا حالا همین‌ طور بتدریج اینها را شنفته‌ایم، هنوز هم داریم می‌شنویم؛ خبرهایی که از اینجا و آنجا می‌آید [ نشان میدهد که ] ملّتها را وادار به همدردی با ما کرد، دلهای آنها را به ما نزدیک کرد؛ این نعمت خیلی بزرگی است؛ این عمق راهبردیِ انقلاب اسلامی و نظام اسلامی است. پس ما در این قضیّه برنده شدیم؛ در یک قضیّه‌ای که این قدر ظاهرش تلخ است - که خب شهید عزیز ما را از ما گرفتند؛ این خیلی تلخ است - یک چنین باطنی خدا قرار داده است که همه‌ی آن پیروزی است.

وقتی که مرحوم حاج آقا مصطفی ٰ، فرزند بزرگ و فاضل و برجسته‌ی امام در نجف از دنیا رفت - که خب شبهه‌هایی هم وجود داشت که ایشان را مسموم کرده‌اند و مانند اینها - امام در اوّلین بیانات گفتند که فوت مصطفی ٰ از الطاف خفیّه‌ی الهی بود ؛( ۵ ) هیچ‌ کس درست نفهمید یعنی چه؛ چطور انسان پسر بزرگش را، بچّه‌ی فاضلش را -[ چون ] مرحوم حاج آقا مصطفی ٰ خیلی برجسته بود؛ جزو امیدهای آینده بود و اگر مانده بود، قطعاً امروز مرجع تقلید بود - از دست بدهد، آن وقت بگوید که این از الطاف خفیّه بود ؟ بعد که مردم ایران این حرکت را انجام دادند که برای ایشان فاتحه گرفتند و این فاتحه موجب آن عکس‌العمل دربار شد، و بعد قضایای قم، قضایای تبریز، این سلسله‌ی حوادث پیش ‌آمد، آن وقت مردم فهمیدند که این لطف خفی چه بود. [ یعنی ] الطاف خفیّه‌ی الهی که از یک جای تلخی شروع شد، به [ تشکیل ] نظام جمهوری اسلامی و به سقوط حکومت طاغوت انجامید. اینجا هم همین جور است؛ اینجا هم حادثه تلخ است امّا در این حادثه جبهه‌ی حق پیروز شد، دشمن خبیث ضرر کرد؛ خیال کرد که کاری انجام داده امّا درواقع ضرر کرد.

«12»