امّا حالا ظرفیّتهایی که در این گزارش بانک جهانی وجود دارد و آنچه اینها میگویند، دو نوع ظرفیّت است: یکی ظرفیّتهای سرزمینی است، یکی ظرفیّتهای انسانی است. ظرفیّتهای سرزمینی، [ مثلاً ] وسعت کشور، دسترسی کشور به آبهای آزاد - ما همسایهی دریای عمان و اقیانوس هند هستیم و دسترسی داریم به آبهای آزاد - تعداد همسایگان - که چهارده پانزده کشور همسایهی ما هستند با بیش از حدود ششصد میلیون جمعیّت؛ این خیلی فرصت مهم و ظرفیّت مهمّی است - مسیر ترانزیت و حمل و نقلِ شرق و غرب و شمال و جنوب که حالا موقعیّت کشور ما یک چنین موقعیّتی است؛ [ دارای ] این ظرفیّت است. البتّه بله، دشمنها فعّالیّت میکنند که نگذارند از این ظرفیّتها بشود استفاده کرد امّا میتوان با فعّالیّتهای خوب، با تلاش مضاعف از این ظرفیّتها استفاده کرد. اینها ظرفیّتهای سرزمینی است.
ظرفیّتهای نیروی انسانی، عبارت است از جمعیّت در سنّ کار. ببینید؛ به برکت ازدیاد نسلی که در [ دههی ] ۶۰ اتّفاق افتاد که یک عدّهای داد و فریادشان بلند بود که چرا داریم نسل را بیرویّه زیاد میکنیم، امروز همانها جوانهایی هستند که وارد بازار کار شدهاند؛ یعنی کشور، کشور جوان است، نیروی کار فراوانی وجود دارد که میتوانند وارد بازار کار بشوند؛ [ باید ] بتوانیم نیروی در سنّ کار و دارای تحصیلات را فعّال کنیم؛ با این گسترهی عجیب تحصیلات دانشگاهیِ ما، با این همه دانشجو و فارغالتّحصیلی که ما داشتیم که موجب شده است که عمدهی نسل جوان ما فارغالتّحصیل و تحصیلکرده و باسواد و توانای کار باشند. این حالا اینهایی بود که در گزارش بانک جهانی هست امّا غیر از اینها ظرفیّتهای مهمّ دیگری وجود دارد که من به بعضی [ از آنها ] اشاره میکنم.
یکیاش ظرفیّت بازار داخلی است؛ یعنی یک بازار هشتاد میلیونی در اختیار تولیدکنندهی ایرانی است، یعنی هر تولیدکنندهای خودش مصرفکننده هم هست، مجموعاً یک بازار هشتاد میلیونیِ یک کشور بزرگ در اختیار