میکند با رفتن او و صبر میکند بر نبودن او و بعد بر شهادت او ؟ اینها، این احساسات آنها، حالات آنها، همهی اینها در خور تحلیل است.
یا خدماتی که در اطراف این کار انجام گرفته. یکی از چیزهایی که حالا من دقیق نمیتوانم ادّعا کنم امّا به نظر من شاید بشود گفت جزو اختصاصات کشور ما و جنگ ما است، این خدماتی است که در خانهها و در مراکز زنانه و مردمی و مانند اینها انجام گرفته. فرض کنید در خانههایی غذا درست کردند، کمپوت درست کردند، امکانات آذوقههای جنگی فراهم کردند، نان پختند و فرستادند؛ اینها چیزهای عجیب و غریبی است؛ این مردها و این زنها با چه انگیزههایی، با چه همّتی این کار را کردند ؟ من اخیراً یک کتابی خواندم به نام حوض خون - البتّه من در اهواز دیده بودم؛ خودم مشاهده کردم آنجایی را که لباسهای خونی رزمندگان را و ملحفههای خونی بیمارستانها و رزمندگان را میشستند؛ [ اینها را ] دیدم - که این کتاب تفصیل این چیزها را نوشته؛ انسان واقعاً حیرت میکند؛ انسان شرمنده میشود در مقابل این همه خدمتی که این بانوان انجام دادند در طول چند سال و چه زحماتی را متحمّل شدند؛ اینها چیزهایی است که قابل ذکر کردن است.