آن کسانی که قرآن را و اسلام را به مسائل شخصی و مسائل عبادی و مانند اینها منحصر میکنند و انسانها را به گوشهنشینی [ دعوت میکنند که ] وقتی وارد جامعه بشوند دیگر باید قرآن را کنار بگذارند، قرآن را بلد نیستند؛ انصافاً با قرآن آشنا نیستند، قرآن را نشناختهاند؛ باید گفت قرآن را نخواندهاند؛ لذاست که این جور اشتباه و خطا حرف میزنند و قضاوت میکنند؛ حقیقتاً با قرآن آشنا نیستند. قرآن خودش را از چالشهای سیاسی و اجتماعی به هیچ وجه کنار نمیکشد و از مقابلهی با طاغوتها، با مستکبرها، با مُسرِفها، با ستمگران اجتناب نمیکند؛ همیشه در مقابل اینها ایستاده است، و اگر شما اهل قرآن هستید، قهراً میدان زندگی شما، میدان حضور قرآن است. خب، پس قرآن متکفّل هدایت و دستگیری آحاد بشر در همهی بخشها است؛ در این تردیدی نیست.
لکن یک نکتهی دیگر که در اینجا وجود دارد، این [ است ] که قرآن در معرض استفادهی ما است، امّا اینکه آیا ما استفاده میکنیم یا نه، آیا ما میتوانیم استفاده کنیم یا نه، خودش مسئلهی مهمّی است. بله، قرآن درس را در اختیار ما گذاشته، هدایت را به ما عرضه کرده، امّا ما کِی میتوانیم از این هدایت قرآنی استفاده کنیم ؟ هُدًی لِلمُتَّقین ؛( ۲۳ ) وقتی تقوا وجود داشته باشد. وقتی تقوا وجود داشت، این هدایت به معنای واقعی کلمه و به تمام معنیالکلمه در اختیار ما خواهد بود. البتّه تعبیرات در قرآن مختلف است لکن مرجع همهی آنها یکی است؛ اینجا در اوّل قرآن « هُدًی لِلمُتَّقین » است، در یک جا « هُدًی وَ بُشری ٰ لِلمُؤمِنینَ »( ۲۴ ) است، در یک جا « هُدًی وَ رَحمَةً لِقَومٍ یُؤمِنون »( ۲۵ ) است، در یک جا « هُدًی وَ بُشری ٰ لِلمُسلِمین »( ۲۶ ) است، در یک جا « هُدًی لِلنّاس » است؛ این مراتبِ مختلفِ هدایت است: « هُدًی لِلنّاس » یعنی در اختیار آنها است، میتوانند استفاده کنند، « هُدًی لِلمُتَّقین » یا « هُدًی وَ بُشری ٰ لِلمُؤمِنین » [ هم ] مراتببهرهمندی از این هدایت را برای انسانها مشخّص میکند. خب این در مورد تقوا که مراتب هدایت نشان داده میشود.
در آیات دیگری، « خشیت » ملاک قرار گرفته است که حالا عرض میکنم مرجع آن هم باز به تقوا است: « اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ وَ خَشِیَ الرَّحم ٰ نَ بِالغَیبِ فَبَشِّرهُ بِمَغفِرَةٍ وَ اَجرٍ کَریم »( ۲۷ ) - در سورهی مبارکهی یاسین - آن کسی میتواند از اِنذار قرآنی