مسئلهی محیطزیست و حتّی مسئلهی ترافیک؛ مسئلهِی ترافیک، یک مشکلی در زندگی است. شما از یک گوشهی تهران حرکت میکنید تا یک قسمت دیگر، باید یک ساعت، یک ساعت و ربع سوار ماشین باشید با این گرفتاریها؛ خب این راه حل دارد؛ باید از طریق علم راه حلّ این را پیدا کرد. آسیبهای اجتماعی، مسئلهِی اعتیاد، مسئلهی طلاق، مسئلهی حاشیهنشینی، مسئلهی هجرت از روستاها و تخریب روستاها، اینها همه راه حل دارد. یک وقت هست که مدیری دلسوزی ندارد، اصلاً نمیخواهد به این مسائل نگاه کند، آن محلّ بحث نیست؛ امّا وقتی فرض بر این است که مدیران میخواهند مسئله را حل بکنند، خب برای این باید راه حلّ علمی پیدا کرد و قطعاً راه حل دارد. یا مسائل ادارهِی کشور، مشکلات نظام پولی، نظام مالی، مشکل نظام مالیاتی، مشکل بانکها، موانع رشد تولید که ما امسال گفتیم « برداشتن موانع »،( ۹ ) راه حلّ علمی دارد؛ اینها بایستی از طریق علم روشن بشود - که من بعداً یک اشارهای هم باز به این خواهم کرد - و دهها مسئلهی دیگر؛ یعنی روی مسئله فکر کنید. یک گزارشی به من دادند گفتند در بعضی از کشورهای پیشرفتهی دنیا دانشگاهها غالباً غیر دولتی است، دانشگاهها خصوصی است، ولی همین دانشگاههای غیر دولتی بودجهی فراوانی از دولتها میگیرند؛ چه جور ؟ نه اینکه بیایند همین طور فلّهای پول بدهند برای دانشگاه؛ نه، مسئله تعریف