بیانات سال 1400


یکی از خصوصیّات دیگر ایلام، حضور همه‌جانبه‌ی همه‌ی قشرها بود؛ از عالِم برجسته‌ی فاضل آنجا، مرحوم آشیخ عبدالرّحمن حیدری ( رحمة الله ‌علیه ) - که در آن بالای میمک هم با ما بود؛ ما که آمدیم، مرحوم آشیخ عبدالرّحمن در همه‌جا [ با ما بود ]؛ بنده چند بار آمدم ایلام؛ چه قبل از ریاست جمهوری، چه بعد از آن، ایشان بودند - که تا حیات داشت در میدان جنگ بود، اسلحه می‌بست و به معنای واقعی کلمه آماده‌ی رزم بود، تا عشایر متعدّد ایلام، و مردم عادی ایلام؛ عدّه‌ای که اهل جنگ بودند در میدان حضور داشتند؛ عامّه‌ی مردم هم مقاومت [ میکردند ]. این را که یکی از آقایان گفتند که [ مردم ] از شهر مهاجرت نکردند، بنده به چشم خودم در شهر ایلام دیدم؛ هواپیماهای دشمن در یک موعد معیّنی می‌آمدند پشت سر هم شهر را بمباران میکردند، در آن وقت ایلام خلوت بود، کسی نبود، مردم میرفتند به این بیابانها و جنگلهای اطراف و آنجا بودند، بعد که تمام شد، برمیگشتند به شهر. یعنی این رفتن بیرون شهر و برگشتن به شهر برای مردم یک کار عادی روزمرّه شده بود؛ امّا شهر را ترک نکردند، استان را، خانه را ترک نکردند، ایستادند. آن وقت در زیر همین بمبارانها و در همین شرایط سخت است که یک نخبه‌ی نابغه‌ای مثل شهید رضایی‌نژاد ( ۳ ) تربیت میشود. شهید رضایی‌نژاد، شهید علم، شهید هسته‌ای که آن‌چنان رتبه‌ی علمی دارد

«4»