وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا؛ این « امر » است دیگر؛ چرا ما این را به یک امر اخلاقی تبدیل میکنیم ؟ این یک دستور است، یک حکم است که باید بر طبق این عمل کرد؛ و همچنین آیات متعدّد دیگری که در قرآن هست؛ [ مثل آیهی ] « وَ لا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم »( ۲۳ ) تا آخر؛ این یک نکته که این یک فریضه است.
نکتهی دوّم؛ وحدت و اتّحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست که حالا بعضی خیال کنند به خاطر شرایط خاصّی ما بایستی با همدیگر متّحد باشیم؛ نه، یک امر اصولی است؛ همافزایی مسلمانها لازم است؛ اگر مسلمانها متّحد باشند، همافزایی میکنند و همه قوی میشوند؛ وقتی که این همافزایی وجود داشته باشد، حتّی آنهایی که مایلند ــ و مانعی هم نیست ــ که تعامل با غیر مسلمانها داشته باشند، با دست پُر وارد این تعامل میشوند. بنابراین این هم نکتهی بعد که این یک امر اصولی است، و امر تاکتیکی نیست.
نکتهی سوّم این است که علّت اینکه ما در جمهوری اسلامی بر وحدت مسلمین، زیاد تأکید میکنیم، این است که فاصله زیاد است. امروز مرتّباً تلاش میشود که بین فِرَق مسلمین، بین شیعه و سنّی اختلاف ایجاد بشود؛ تلاش جدّی و برنامهریزیشده. شما ملاحظه کنید، امروز کلمهی « شیعه » و « سنّی » وارد ادبیّات سیاسی آمریکا شده ! آمریکاییها به شیعه و سنّی چه کار دارند ؟ چند سال است که در ادبیّات سیاسیِ آمریکا مسئلهی سنّی بودن و شیعه بودن وارد شده، که بله، فلان کشور شیعهاند، فلان کشور سنّیاند؛ با اینکه آنها با اصل اسلام