خب شما که پرستار هستید، اگر بتوانید در یک چنین فضائی یک لبخندی بر لب بیمار و کسان بیمار بنشانید، در واقع یک مجاهدت در مقابل استکبار کردهاید. اینجا است که پرستاری به معنای مقابله و مواجههی با استکبار هم هست. جامعهی پرستاری [ دارای ] یک چنین وضعی است، ارزشهای فراوانی [ دارد ]. حالا من فقط چند نکته را اشاره کردم، بیش از اینها میشود حرف زد در این زمینه. این در مورد ارزشهای پرستاری. سختیها و تلخیها؛ طبیعتِ کار پرستاری سختی است، تلخی است. اینکه انسان مشاهده کند رنج بیماران را، درد کشیدن بیماران را، نالههای بیماران را، بیخوابیهای بیماران را، انسان این را دائماً جلوی چشمش ببیند، خب این تلخ است دیگر، این خیلی سخت است، این جزو سختترین چیزها برای انسان است. [ اینکه ] پیدرپی این نیازهای جسمی بیماران را انسان جلوی چشم خودش مشاهده کند و به اینها برسد - نه اینکه انسان تماشا کند و عبور کند - درد میکشد، درد کشیدنش را علاج کند؛ گرسنه است، تشنه است، علاج کند؛ مشکلات گوناگون دیگر دارد، آنها را علاج کند؛ شبانهروز از بیمار مراقبت کند، اینها سختیهای پرستاری است. بنابراین طبیعت کار پرستاری یک طبیعت سختی است. در مواقعی این سختی چند برابر میشود، مثل دورهی کرونا، و همچنین در دورهی دفاع مقدّس. در دورهی دفاع مقدّس هم همین جور بود؛ اغلب شماها جوان هستید، یادتان نیست؛ آن کسانی که آن وقت بودند و در