خواهیم خورد. جامعهی پرستاری را باید تقویت کرد برای روز مبادا. ممکن است انسان همیشه به آن صورت احساس نیاز نکند - که البتّه میکنیم؛ چون ما همین حالا مشکل داریم در مورد تعداد [ نیروها ] که حالا خواهم گفت و خیلی چیزهای دیگر - امّا اگر چنانچه بفرض حالا هم مشکل نداشته باشیم، اگر تقویت نکردیم، در بزنگاههایی مثل همین قضیّهی کرونا ضربه خواهیم خورد. به طور مشخّص، یکی از مطالبات اینها تعرفهگذاریِ خدمات پرستاری است که البتّه این یک مطالبهی اصلی است؛ بنده سال گذشته هم همین را گفتم ،( ۵ ) روی آن هم تأکید کردم، متأسّفانه آن کسانی که باید [ کاری ] بکنند نکردند ! قانون تعرفهگذاری از سال ۸۶ تهیّه شده، که تا روزهای آخر دولت قبل، آئیننامهی این [ قانون ] نوشته نشده بود؛ یعنی تقریباً چهارده سال این قانون بود، بدون اینکه آئیننامههایش تنظیم بشود و تهیّه بشود ! خب چرا ؟ من اصرار دارم وزارت بهداشت همین مسئلهی تعرفه را به طور جدّی در این دولت دنبال کند. این یک درخواست مهمّ پرستاران است؛ یک مطالبهی واقعی است. یک مطالبهی بعدی موضوع کمبود پرستار است، به آن مقداری که مورد نیاز است. حالا در آمارهایی که به ما نشان میدهند، مقایسهِی با متوسّط جهانی است؛ من به آن کاری ندارم؛ ممکن است متوسّط جهانی درست باشد، ممکن است غلط باشد؛ من نیاز را کار دارم. ما به آن تعدادی که امروز نیاز تختهای بیمارستانی ما است، پرستار نداریم. حالا بعضی میگویند صد هزار [ نفر ]، بعضی میگویند کمتر، بعضی میگویند [ بیشتر ]؛