بیانات سال 1400


بدهیم. وَ قالوا لَو کُنّا نَسمَعُ اَو نَعقِلُ ما کُنّا فی اَصحابِ السَّعیرِ * فَاعتَرَفوا بِذَنبِهِم ؛( ۱۲ ) اینکه نشنویم، فکر نکنیم، تأمّل نکنیم، گناه است؛ قرآن این جوری با صراحت این را بیان میکند. و خب حالا این بزرگوار بنا به فرمایش امیرالمؤمنین، به نقل امام باقر ( علیه ‌الصّلاة و السّلام ) مصداق « صَدَقوا ما عاهَدُوا الله »( ۱۳ ) است؛ آن وقت این « صَدَقوا ما عاهَدُوا الله » ــ یعنی صادقانه با معاهده‌ی الهی رفتار کردن ــ چه‌ جوری است ؟ شکل تمام و کاملش عبارت از این است که شخص از خودش مصداقی بسازد برای معارف الهی و برای دستورات الهی و برای راهی که خدا معیّن کرده و پیش پا گذاشته؛ یعنی خودش را مصداق آن قرار بدهد؛ این را ان‌شاءالله یاد بگیریم. و اگر خواصّ جامعه همّت کنند برای تولید یک چنین شخصیّت‌هایی‌، هر یک از اینها خواهد توانست جامعه را در مواقع حسّاس نجات بدهد؛ واقعاً این جوری است. ما اکتفا نکنیم به همین که حالا کسانی را تربیت کنیم، یا موعظه‌ کنیم، یا از این کارها، که حالا بالاخره باری‌به‌هرجهت، یک چیزی را قبول کنند؛ نه، سعی دستگاه‌ها بر این باشد ــ بحمدالله جامعةالمصطفی ٰ در این زمینه‌ها میتواند مرکز فعّالی باشد؛ در قم، مراکزی که اخیراً مدیریّت کارآمدِ حوزه بحمدالله به وجود آورده میتواند یک چنین چیزهایی را تمهید کند؛ بعضی از دستگاه‌های

«8»