و امّا راجع به مسئلهی روز کارگر. خب ما سال گذشته در روز کارگر برنامهی خوبی داشتیم؛ برنامهی دورادور بود لکن با مراکز متعدّد کارگاهی و کارگری ارتباط تصویری پیدا شد؛ هم با کارگران و هم با کارآفرینان صحبت کردیم؛ حرفهای آنها را شنیدیم و مطالبی به آنها گفتیم. دیدار سال گذشتهی ما دیدار بسیار خوب و بهیادماندنیای بود. امسال متأسّفانه به خاطر رواج اخیر این ویروس منحوس، امکان این [ برنامه ] هم پیدا نشد؛ یعنی ممکن نشد که کارگران در یک جایی مجتمع بشوند و با آنها ولو از دور صحبت بکنیم. و این طور که میگویند، خطر این نوع تبعهی ( ۸ ) انگلیسیِ این ویروس هم از بقیّهی انواع ظاهراً بیشتر است !
خب دربارهی کارگر یک مسئله این است که ببینیم شأن کارگر چیست؛ یک مسئله این است که دربارهی حمایت از کارگران مطالبی عرض کنیم؛ یک مسئله هم، مسئلهی ایجاد کار، ایجاد اشتغال و کار در این باره است؛ دو سه جمله دربارهی هر کدام عرض میکنیم.
امّا در مورد تمجید از کارگر، همین بس که دست کارگر، دستی است که خدای متعال و پیغمبر او این دست را دوست دارند. پیغمبر خدا دست کارگر را بوسید؛ برای ارزش کارگر همین اندازه بس است. جامعهی کارگری حقّ بزرگی به گردن همهی افراد جامعه دارد؛ چون در یک اقتصادِ مستقل که تولیدمحور است و میخواهد روی پای خودش بِایستد و وابستهی به این و آن نیست و در مسائل اساسیِ اقتصاد، تکیهی به خارج از کشور ندارد، در یک چنین اقتصادی، کارگر نقش عمده و اصلی را ایفا میکند؛ یکی از مهمترین نقشها را کارگر ایفا میکند و ستون اصلی است. اقتصاد مستقل، وابستهی به تولید داخلی است، تولید داخلی هم وابستهی به کارگر است، بنابراین کارگر یک ستون اصلی است. این نقش هم از آن نقشهایی است که مردم بایستی به آن توجّه بکنند و به فرهنگ عمومی باید تبدیل بشود. همین طور که در مورد معلّمین گفتیم، در این زمینهها هم بایستی رسانهها، دستگاههای فرهنگی، دستگاههای تبلیغی کار کنند.