خب صحبت امروز ما در ابتدا یک عرض ارادت کوتاهی است به مولای متّقیان ( صلوات الله و سلامه علیه )، و بعد هم به مناسبت روز معلّم و روز کارگر، چند کلمه دربارهی معلّمین عزیز و چند کلمه دربارهی کارگران عزیز عرض خواهیم کرد؛ انشاءالله.
در مورد امیرالمؤمنین ( علیه الصّلاة و السّلام ) و معرّفی شخصیّت این بزرگوار، یک مرحله، مرحلهی امامت آن بزرگوار است؛ امامت نه به معنای ریاست دین و دنیا و این حرفهایی که ما در باب امامت میزنیم؛ اینها مورد نظر نیست؛ بلکه آن امامتی که خدای متعال به حضرت ابراهیم فرمود: اِنّی جاعِلُک لِلنّاسِ اِمامًا .( ۱ ) خب این چه زمانی به ابراهیم گفته شده است ؟ این بدون شک در زمان سالخوردگی حضرت ابراهیم است؛ چون حضرت در پاسخ پروردگار عرض میکند: وَ مِن ذُرِّیَّتی ؛( ۲ ) پیدا است ذرّیّه داشته؛ و ذرّیّهی حضرت ابراهیم مال پیرمردی او است. اَّلحَمدُلله الَّذی وَهَبَ لی عَلَی الکِبَرِ اِسم ٰ عیلَ وَ اِسح ٰ ق .( ۳ ) حضرت در دوران جوانی و میانسالی و حتّی اوایل کهنسالی هم فرزندی نداشتند؛ فرزند مال اواخر کار است. پس این امامت مربوط است به اواخر دوران زندگی حضرت ابراهیم؛ در حالی که ابراهیم دهها سال قبل از آن، پیغمبر بود و پیغمبرها رئیس دین و دنیایند؛ در این شکّی نیست امّا این امامت را بعد خدای متعال داد. پس این امامت یک مرحلهی دیگری است، یک چیز بالاتری است، یک امر معنوی است. مسئلهی امامت با این ترازوهای عرفیِ ما قابل اندازهگیری و توزین ( ۴ ) نیست؛ این همانی است که امام صادق ( علیه السّلام ) [ در تبیین آن ] در منی ٰ در حضور جمعیّتهای مردم فریاد کشید: اِنَّ رَسولَ اللهِ کانَ الاِمام ؛( ۵ ) پیغمبر، امام بود؛ امام به آن معنا [ مدّ نظر است ].
خب اینکه یک مقام والا و عالی است و انصافاً فهم آن هم از دسترس ما خارج است؛ حالا غیر از خود معصومین ( علیهم السّلام )، نخبگان و بزرگانی بودهاند که به مفاهیم عالی امامت دست پیدا کردهاند؛ شاید در زمان خود ما هم کسانی باشند، قبل از ما هم کسانی بودهاند که ما دورادور اسم اینها را شنیدهایم یا آثارشان را دیدهایم؛ [ مثل ] مرحوم حاج میرزا جوادآقای ملکیتبریزی که تقریباً حدود صد سال قبل از دنیا رفتهاند، در کتاب مراقبات راجع به امیرالمؤمنین و همین مقام امامت مطالبی را بیان میکنند؛ که ما دستمان به این چیزها نمیرسد.