فاطمهی زهرا این است؛ یعنی قرآن این را بزرگ میکند. یا در آیهی مباهله: وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُم ؛( ۵ ) در حالی که اطراف پیغمبر زنان زیادی بودند - همسران پیغمبر بودند، نزدیکان دیگر پیغمبر بودند، شاید آن وقت بعضی از دختران دیگر پیغمبر [ هم ] بودند - امّا « نِساءنا » فقط فاطمهی زهرا ( سلام الله علیها ) است؛ برای چه ؟ برای مواجههی جبههی حق با جبههی باطل؛ این [ طور ] است. فاطمهی زهرا مظهر این حقایق والا و فوقالعاده است. فضائل حضرت زهرا اینها است. پیغمبر اکرم در مورد حضرت زهرا تعبیر « سَیِّدَةُ نِسَاءِ العالَمین »( ۶ ) دارد، و « سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة »؛( ۷ ) که این مهمتر است: سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة. همهی زنهای بهشتی: جناب ساره، جناب آسیه، جناب حوّا، جناب مریم، همهی این زنهای بزرگ تاریخ « نِساءِ اَهلِ الجَنَّة » هستند دیگر؛ زنهای بهشتند؛ این بزرگوار « سَیِّدَةُ نِساءِ اَهلِ الجَنَّة » است. این [ جور ] است. اصلاً زبان انسان چطور بچرخد تا بتواند اینها را بیان کند و حقّش را ادا کند ! اصلاً ذهن ماها هم خیلی احتیاج به تأمّل و تدقیق دارد تا این حقایق را درک کند. خب اینجا ضمناً برجستهترین خصوصیّات معلوم شد؛ در آن آیهی شریفه بحث طهارت و آیهی تطهیر است که یک مسئلهی فراتر از این حرفها است؛ در آیهی « هل أتی ٰ» مسئلهی خدمت بیمنّت است؛ در آیهی مباهله مسئلهی مقابلهی جبههی حق و جبههی کفر و باطل است؛ اینها است؛ اینها نشانههای مهمّ فاطمهی زهرا ( سلام الله علیها ) است.