بیانات سال 1400


پُر کنند و فکر تولید کنند و دانشِ حرکت در این راه را بایستی تولید کنند. این تحوّلی است که باید اتّفاق بیفتد. این تحوّلی که میگوییم، باید ما را به این سمت حرکت بدهد و پیش ببرد.

خب حالا چه جوری این تحوّل انجام بگیرد ؟ به نظر من راه منحصربه‌فرد آن جوانهایند. جوانهای زبده و خوبی داریم؛ چون در جوان، هم فکر نو هست، هم [ تواناییِ ] یافتنِ شیوه‌های نو هست، هم نیرو و توانِ لازم هست، هم جرئت اقدام هست؛ اینها همه در جوانها جمع است و خیلی مغتنم است؛ یعنی ابزار لازم برای یک حرکت تحوّلی همینها است: فکر نو، ابتکار، جرئت حرکت، میل کامل به این حرکت. اینها از لوازم حتمی یک حرکت تحوّلی است و این هم در جوانها وجود دارد، [ لذا ] بایستی برای یک چنین کاری دنبال جوانهای نخبه رفت.

البتّه من این را هم به شما بگویم: خود شما جوانهای عزیزی هستید که من به شماها خیلی هم علاقه دارم - یعنی بنده عمر طولانی‌ای را در کنار جوانها و با جوانها گذرانده‌ام و کاملاً می‌شناسم جوانها را و دوست میدارم جوانها را - [ امّا ] در کنار این تمجید و تعریفی که من از جوانها میکنم کارِ جوانها نواقصی هم دارد، کمبودهایی هم در کار جوانها هست که ما مشاهده میکنیم این کمبودها را، در طول زمان هم دیده‌ایم، الان هم می‌بینیم. حتّی همین اظهار‌نظرهایی که آقایان میکنید که خیلی هم مغتنم و برای بنده شیرین است امّا خب در کنار آن شیرینی ضعفهایی در همین اظهارنظرها و همین ارائه‌ی فکرها وجود دارد. پس بنابر‌این، بایستی کارآزمودگان و دنیادیدگان و مجرّبین هم در کنار جوانها قرار داشته باشند. این، آن حرفی است که من بارها گفته‌ام. ما که گفتیم « دولت جوان انقلابی »،( ۵ ) بعضی تصوّر کردند یک دولتی که مثلاً فرض کنید عمرشان یکدست باید بین ۳۰ و ۳۵ و مانند اینها باشد ! قضیّه این نیست؛ حضور جوانها چیز لازمی است و حتماً بدون حضور جوانها کاری صورت نمیگیرد امّا معنایش این نیست که مجرّبین و کارآزمودگان و دنیادیدگان در کنار جوانها نباشند.

شرط اساسی و اصلی در همه‌ی اینها - چه آن جوان، چه آن که از جوانی عبور کرده و به میانسالی یا کهنسالی رسیده - این است که ایمان و انگیزه‌ی صادقانه و انقلابی در

«11»