البتّه عدم احراز صلاحیّت به معنای بیصلاحیّتی نیست. معنای عدم احراز صلاحیّت این است که شورای نگهبان نتوانسته تشخیص بدهد که این آقا صلاحیّت دارد، نه اینکه تشخیص داده که صلاحیّت ندارد؛ نه، ممکن است صلاحیّت بالایی هم داشته باشد امّا حالا گزارشها، امکانات، آشناییهای شورای نگهبان نتوانسته این را تشخیص بدهد؛ بنابراین [ عدم احراز صلاحیّت ] دلیل بر بیصلاحیّتی نیست.
خب، به شورای نگهبان در این زمینه یک مقداری تحامل ( ۷ ) انجام گرفت و بعضیها اعتراض کردند. اعتراضهایی که شده، انگیزهی مشترکی ندارد، انگیزهها مختلف است: بعضیها از این جهت به شورای نگهبان اعتراض میکنند که میگویند با این وضعیّت مشارکت کم میشود؛ دلسوزی میکنند برای مشارکت که من حالا یک نکتهای را بعداً در این مورد عرض خواهم کرد. بعضیها این جور هستند. مسئلهی بعضیها این است که یکی از نامزدها به نظرشان دارای صلاحیّت بوده و او احراز صلاحیّت نشده؛ ناراحتند که چرا آن کسی را که ما میدانیم صلاحیّت دارد، شورای نگهبان احراز صلاحیّت نکرده. به اینها هم به نظر من ایرادی نمیشود داشت، بالاخره گلهمندند. البتّه اینها هم یک جور نیستند، چند نفر ممکن است زید را دارای صلاحیّت بدانند، عمرو را دارای صلاحیّت ندانند - که این زید و عمرو مثلاً احراز صلاحیّت نشدند - آن دیگری ممکن است بعکس، زید را دارای صلاحیّت نداند، عمرو را دارای صلاحیّت بداند؛ بنابراین نقطهی مقابل هم هستند امّا در این جهت هر دو شریکند که از اینکه نامزد مورد نظرشان احراز صلاحیّت نشده ناراحتند. خب، این هم [ مشکلی ] نیست؛ لکن یک گروه دیگری هستند که با اصل شورای نگهبان مخالفند، این فرصت را مغتنم شمردهاند برای اینکه انتقام بگیرند از شورای نگهبان؛ اینها باید پیش خدا جواب بدهند. انسان میبیند؛ بنده، هم فضای مجازی را میبینم و مطّلعم، هم در بعضی از مطبوعات و رسانهها انسان مشاهده میکند که میخواهند انتقام بگیرند از شورای نگهبان. شورای نگهبان دشمنانی دارد، دشمنان جدّیای دارد، این حالا یک فرصتی شده که انتقام بگیرند. خدای متعال از این افراد نخواهد گذشت.