من همه را توصیه میکنم به رعایت منابع مالى کشور. کشور ما کشور ثروتمندى است و میتواند خود را بخوبى اداره کند و بسازد؛ حتّى میتواند به غیر از زمان حال، زمان آینده را هم پایهریزى کند و تضمین و تأمین کند امّا مشروط بر اینکه موارد ثروت، به شکل صحیحى مورد ملاحظه قرار بگیرد و در آن، اسراف و زیادهروى نشود. اسراف بد است؛ از نظر شرعى، گناه و حرام است؛ از نظر منطق عقلانى و ادارهى کشور، یک کار ممنوع و زشت است؛ و مخصوص کسان خاصّى نیست، همه موظّفند اسراف نکنند، هم مسئولین و کارگزاران و کسانى که مأمور انجام کارهایى در دولت هستند، هم آحاد مردم. بنابراین، اگر ما توصیه میکنیم به اینکه جلوگیرى از اسراف بشود و به تعبیر بهتر مبارزهى با اسراف بشود، مخاطب ما همه هستند؛ هم مسئولین و هم آحاد مردم. اسراف در ثروت عمومى، اسراف در موجودىهاى این کشور، اسراف در منابع طبیعى، اسراف در آنچه با زحمت زیاد به دست مىآید، اسراف در نان، اسراف در آب، اسراف در انرژى، اسراف در نیروى انسانى، همهى اینها بد است. اسراف نقطهى مقابل آن توصیهاى است که ما در سال گذشته و سالهاى گذشته عرض کردیم که عبارت است از انضباط.5 اگر بخواهیم مبارزهى با اسراف بکنیم، باید برنامهریزى براى این کار انجام بگیرد و این برنامهریزى را دولت و مسئولین دولتى باید انجام بدهند. بنابراین، توصیهى اوّل من مبارزه با اسراف و زیادهروى و نابود کردن اموال عمومى و اموال شخصى است؛ چون اموال شخصى هم به نحوى به اموال عمومى برمیگردد.