ببینید! خواستم شما عزیزان من، جامعهى کارگرى کشور و جامعهى فرهنگى کشور، این را توجّه کنید: نفْس کار، مادّهى کار، تعیینکننده نیست؛ روح کار تعیینکننده است. صِرف اینکه یک بازویى حرکت میکند و یک چرخى را میچرخاند، ارزشآفرین نیست ــ [یعنی] ارزش معنوى و ارزش اخلاقى ــ باید دید این چرخ براى چه میگردد، براى که میگردد، در خدمت چه چیزى است. صِرف اینکه یک کلاسى تشکیل میشود، معلّمى میرود آنجا و از جان خود و دل خود مایه میگذارد ــ با حُلّهى تنیده ز دل، بافته ز جان3 ــ و شاگرد را تربیت میکند و کلمهبهکلمه روح او را آغشته میکند با معارف و معلومات، این کافى نیست که ارزش درست کند؛ باید دید آن مادّهاى که آموزش داده میشود چیست، هدف چیست، جهت چیست، به چه سمتوسویى این تعلیم و تربیت دارد انجام میگیرد. این مهم است عزیزان من! امروز در دنیا در بعضى جاها تعلیم علم داده میشود براى نابودى ارزشهاى انسانى؛ امروز کسانى دارند علم را فرامیگیرند براى اینکه بروند به بیگانگانِ در پشت مرزهاى آن کشور که براى اهداف شیطانى کمین گرفتهاند، کمک بکنند؛ این ارزش نیست. یک روزى در همین آبوخاک مقدّس خود ما، کسانى علم را آموختند براى اینکه جامعهى ایرانى و کشور ایران را بیشتر و بهتر به سمت فساد سوق بدهند؛ این ارزشى ندارد، این اعتبارى ندارد. بنابراین، جهت مهم است، روح مهم است.