خب، حالا اینها بر بشریّت مدام بیشتر میخواهند مسلّط بشوند، چنگالهایشان را فرو کنند، زورگویى بکنند، در قضایاى مهمّ جهانى اظهارنظر کنند، همه را مجبور کنند که باید نظر ما را گوش کنید؛ در قضیّهى فلسطین یک جور، در قضیّهى لبنان یک جور، در قضیّهى بوسنى یک جور؛ در قضایاى گوناگون، هر جایى یک حادثهاى هست، اینها بیایند آنجا یک نظرى ابراز کنند و ریشى بجنبانند، بعد هم متوقّع باشند که همهى دولتها از اینها پیروى کنند! دولتهاى ضعیفِ حقیرِ بىارزش هم بَهبَه و چَهچَه میکنند و برخلاف مصالح ملّتهایشان، اینها را بیشتر بزرگ میکنند. در مقابل یک چنین وضعى چه کسى ایستاده است؟ آن کدام دولت و ملّت است که در مقابل تهدیدهاى روزافزون آنها خم به ابرو نیاورده است؟ آن کدام نظام است که به اتّکاء مردمش، به اتّکاء ارادههاى نیرومند ملّت عزیز و سربلندش در مقابل همهى تطمیعهاى آنها و تهدیدهاى آنها گفته است «نه»؟ آنجا کجا است؟ شما خیال میکنید این حرف را فقط ما میزنیم؟ امروز همهى کشورهایى که مسائل جهانى را میدانند ــ دولتها خب وارد هم هستند، مسائل جهانى را غالباً میدانند، بخصوص مسائل این منطقه را ــ اعتراف دارند که فقط نظام جمهورى اسلامى است که این شجاعت را و این قدرت را دارد که در مقابل تحمیل روزافزون اینها بِایستد و بگوید «نه». این «نه» گفتن ملّت و دولت ایران حتّى دولتها را هم گاهى تقویت میکند و تشجیع میکند که بِایستند. نمونههایش را اگر در خبرها دقّت کرده باشید، در قضایاى مختلف، در اظهارات بعضى از مسئولان کشورهاى منطقه خواهید دید؛ من نمیخواهم اسم بیاورم؛ در همین قضایاى لبنان و قضایاى دیگر، مکرّر مشاهده میشود. یعنى این ایستادگى شما در دولتها هم اثر میگذارد، ملّتها به هیجان مىآیند، ملّتها تشجیع میشوند، ملّتها شجاعت پیدا میکنند که روح ترسى را که سعى شده است تزریق بشود در کالبد ملّتها، دور بیندازند. ایستادگى این ملّت و رشد این ملّت و پیشرفت این ملّت، اینجور تأثیرى دارد بر روى افکار عمومى دنیا میگذارد. امروز واقعیّات دنیا این است.