بیانات سال 1375


مطلب سوّمى که بنده میخواهم عرض کنم، تقسیم‌بندى مطبوعات کشور است در رابطه‌ى با نظام. این تقسیم‌بندى، از جهت فضاى کلّى مطبوعات و جهت کلّى دادن به مطبوعات، کارى است لازم؛ از این جهت بنده این تقسیم‌بندى را میکنم، وَالّا بناى ایراد و اعتراض به کسى ندارم؛ لااقل اینجا فعلاً بناى این کار را ندارم. از این جهت، مطبوعات کشور به سه قسم تقسیم میشوند: یک قسم، مطبوعاتى هستند که نظام را قبول دارند و موافقین نظامند. نه‌اینکه دولت را با همه‌ى کارهایش قبول دارند؛ منظور این نیست. کسانى که نظام را قبول دارند، یک طیف وسیعى را تشکیل میدهند: منتقد به دولت، طرف‌دار دولت، معترض به فلان وزارتخانه، معترض به فلان تشکیلات و دستگاه، مدافع آنها؛ به هر حال، نظام جمهورى اسلامى را در ایران قبول دارند؛ بین آنها چپ هست، راست هست، سلایق مختلف هست؛ همین جناح‌بندى‌هایى که گاهى در عرصه‌ى سیاسى، خط و خطوطِ مختلف هست، همه در یک طرف قرار میگیرند که اکثریّت هم اینها هستند. قسم دوّم کسانى هستند که نسبت به نظام اسلامى بى‌تفاوتند؛ یعنى هیچ گونه طرف‌دارى‌اى از نظام ندارند ــ حتّى مثلاً فرض کنید به صورت درج یک خبر ــ لکن کارى هم به کار نظام ندارند و از کنار نظام رد میشوند. این هم یک قسم؛ مثل مجلّات علمى، مجلّات فرهنگى محض، مجلّات شعرى، مجلّات تخصّصى و امثال اینها. یک قسم هم مجلّاتى هستند که اینها را بنده اسم میگذارم «مطبوعات معاند»، که تعداد اینها زیاد نیست. از جمله‌ى غلط‌هاى رایج هم این است که میگویند «دگراندیش»! خیلى حرف غلطى است؛ «دگراندیش» چیست؟ مىبینم حالا آن آقایان هم خوششان مى‌آید که به آنها بگویند «دگراندیش»؛ یعنى ما چون اندیشه‌ى دیگرى داریم، مورد غضب دستگاه هستیم! حالا خیلى مورد غضب هم نیستند، امّا بحث اندیشه اصلاً نیست، بحث دگراندیشى نیست.

«16»