خب، حالا ما تقریباً صد سال سابقهى روزنامهنگارى داریم ــ اوّلین روزنامه را نمیخواهم عرض بکنم؛ از وقتى که روزنامه رایج شد بین مردم و در تبریز، در رشت، در اصفهان، در تهران، در مشهد، روزنامههاى متعدّدى پدید آمد، تا امروز در حدود صد سال است ــ [امّا] صد سال پیش نرفتهایم عزیزان من! ما به قدر صد سال حقّاً پیش نرفتهایم؛ خب این خسارت است، در حالى که در برخى چیزهاى دیگرى که آنها هم از اروپا آمده است و ما گیرندهى آنها هستیم، خیلى پیشرفتهاى زیادى داشتیم. ما امروز وقتى نگاه میکنیم و مقایسه میکنیم بین مجلّات خودمان و روزنامههاى خودمان و مجلّات معروف دنیا، مىبینیم که ما، هم از لحاظ فنّى، هم از لحاظ نوع مطلبآرایى، هم از لحاظ احتواء7 بر مطالب قوى و عمیق و تحلیلها و وسیعنگرىها از آنها عقب هستیم! چرا باید اینجور باشد؟ بله، کشور ایران در صنعت و تکنولوژى و دانش جدید، عقب است از غرب، امّا در فرهنگ که عقب نیست؛ در گنجینهى فرهنگى که ما از آنها عقب نیستیم؛ در ادبیّاتمان، شعرمان، نثرمان، مجموعاً در فرهنگمان، فرهنگ ملّى ما کمبودى ندارد. چرا باید ما عقب بمانیم؟ من [از وضعیّت] راضى نیستم.