مطبوعات اینجور نبودند؛ بیمار متولّد نشدند. مجموعههاى روزنامههاى دورهى مشروطه و اندکى قبل از مشروطه را شما نگاه کنید، چیزهاى بسیار خوبى در آن هست: اوّلاً طنز پخته، قلمهاى پخته، ادبیّات والا در اینها وجود دارد؛ دلسوزى، علاقهمندى به سرنوشت کشور در اینها وجود دارد. امروز که ما نگاه میکنیم که حدود نود سال از تاریخ این روزنامهها گذشته است، مىبینیم چیزهایى [در آنها] هست که براى امروز هم خیلى کهنه نیست. بنده یک نشریّهاى را میدیدم که طنز بسیار پختهاى را دربارهى امینالسّلطان در آن درج کرده بودند. در چند شمارهى مستمر، یک طنز خیلى قوى [بود] ــ البتّه بعد از کشته شدن امینالسّلطان بوده است ــ که من تعجّب کردم؛ طنزى به این خوبى در نود سال قبل، از یک نویسندهاى که خیلى هم معروف نیست. حالا شما مثلاً فرض بفرمایید طنز کشور ما آیا به قدر نود سال از آن وقت پیش رفته؟ نمیشود آدم، قرص بگوید بله.