بیانات سال 1375


خب، در جمهورى اسلامى همه‌گونه اندیشه‌اى آزاد است. ما با اقلّیّتهاى مذهبى مثل برادران خودمان برخورد میکنیم، رفتار میکنیم، رفاقت میکنیم؛ اصلاً یادمان هم نمى‌آید که این آقا مال یک مذهب دیگر است که فکر ما را، دین ما را، اسلام ما را قبول ندارد؛ به خانه‌هایشان میرویم. بنده به مناسبت سال نو مسیحى، سالها است که معمولاً به خانه‌ى شهداى مسیحى میروم ــ آشورى است، ارمنى است ــ پهلوى زنشان، بچّه‌شان، جوانشان مى‌نشینیم، حرف میزنیم، میوه و شیرینى‌شان را میخوریم، هیچ یادمان هم نمى‌آید که اینها مذهب دیگرى دارند. ما بحث اندیشه نداریم در جمهورى اسلامى که [اگر] کسى اندیشه‌ى دیگرى دارد، پس ما با این برخورد میکنیم؛ نخیر، دگراندیش یعنى چه؟ بحث عناد است، بحث معارضه است، بحث غرض‌ورزى است؛ غرض‌ورزی میکنند و این نظام را قبول ندارند. حالا فقط قبول نداشتن هم نیست، [بلکه] بنا دارند با نظام معارضه کنند؛ یعنى ضربه بزنند و عناد کنند، به همان مقدارى که جرئتشان اقتضا میکند. البتّه خیلى هم آدمهاى باجرئتى من نیافتم آن آقایان را؛ امّا همان مقدارى که حالا ایجاب میکند و اقتضا میکند، یک چیزى بگویند، در بزنگاه خاصّى یک نیشى بزنند و زهرى بریزند. بحث سر این است؛ مغرضین هم یک طبقه‌اند، یک دسته‌اند.

«17»