حالا این را هم اینجا عرض بکنیم: اینهایى که با بودجههاى عمومى اداره میشوند، ارتباط بیشترى با دستگاه ندارند تا آنهایى که با بودجههاى شخصى اداره میشوند. اصلاً اینجور نیست که فرض کنیم روزنامهى اطّلاعات و کیهان منتظر نشستهاند، تلفن دستشان است، که کسى به آنها بگوید چه بنویسید؛ نه، روزنامههاى مستقلّى هستند. ارتباط این روزنامهها با دولت و مسئولین دولتى و منابع مالى خودشان ــ چون مربوط به بیتالمال هستند ــ به هیچ وجه قابل مقایسه با روزنامههاى بخش خصوصى در دنیا که از کمپانىها پول میگیرند و الهام میگیرند نیست؛ اصلاً آن یک چیز دیگر است، این یک چیز دیگر است؛ یعنى به هر حال خوشبختانه استقلال دارند، براى خودشان مینویسند، براى فکرشان مینویسند، براى سلایقشان مینویسند، نظراتشان را ترویج میکنند. خب، گاهى تهمت میزنند [به اینها] که «این دولتى است، آن [یکی] دولتى است، این فلان است، این از دولت دستور میگیرد». چنین معادلهاى گویا در ذهن بعضىها هست که دستور گرفتن از دولت بد است، دستور گرفتن از دشمن کأنّه خوب است! البتّه از دولت هم دستور نمیگیرند و دولت هم از آقایان خیلى اوقات گلهمند است و آقاى رئیسجمهور11 مکرّر از همین آقایان پیش بنده گِله هم میکند، شکایت هم میکند که اینجور کردند، اینجور نوشتند. خب، این هم راجع به این قضیّه که انتظار ما از آن دستهى اوّل است.