هشت سال در این کشور جنگ اتّفاق افتاد؛ خب این جنگ، دفاع بود دیگر. آن روزى که عراق به خرّمشهر و به اهواز حمله کرد ــ حالا آن آقایان که نرفتند ببینند چه خبر بود آن جاها؛ ما رفتیم از نزدیک دیدیم واقعاً آن کربلاى خوزستان را ــ اگر این جوانها دفاع نمیکردند، اگر این بسیج و سپاه و ارتش و این فداکارىها نمیبود، امروز ما چه وضعى داشتیم؟ عراق مىآمد منطقهى نفتى ایران را به عنوان «عربستان»، از دزفول منضم میکرد به عراق ــ کمااینکه نقشهشان هم همین بود که از دزفول و اندیمشک جدا کنند ــ یا یک امارت جدیدى مثل قطر و کویت به وجود مىآوردند و ایران را تجزیه میکردند؛ کمااینکه در دورههاى قبل از جمهورى اسلامى همیشه ایران تجزیه شده، همیشه از ایران کندهاند. هیچ کدام از این سلاطین پهلوى و قاجار این افتخار را ندارند که بتوانند بگویند ما مرزهاى ایران را حفظ کردیم؛ قاجارىها که وضعشان معلوم است، پهلوىها هم که شهرهاى مرکزى ایران را سالها زیر چکمهى سربازان خارجى انداختند و زن و مرد و ناموس این کشور را دست آنها دادند! تنها جمهورى اسلامى بود که مردانه ایستاد و نگذاشت که یک قدم جلو بیایند. هشت سال جنگ شوخى است با آن همه فداکارى در مقابل اتّحاد شرق و غرب و ناتو12 و همه و همه؟ این جوانها ایستادند مقاومت کردند، ایستادگى کردند، این میهن را نجات دادند؛ یک کلمه از این کار بزرگ، از این دفاع عظیم و پُرشکوه نباید در این مطبوعهها ــ چه آنهایى که زمان جنگ بودند، چه آنهایى که بعد از جنگ به وجود آمدند ــ ستایش بشود؟ اگر یک وقتى اسمى از جنگ بیاید، اسمى از رزمندگان بیاید، با مسخره است؛ چرا؟ چون آن رزمنده ریش دارد، این آقا از ریش خوشش نمىآید؛ علّتش فقط این است! این بىانصافى نیست؟ آن وقت اینها دیگران را متّهم میکنند به تنگنظرى. آنها تنگنظر هستند یا دستگاه تنگنظر است؟ این تنگنظرى نیست که انسان از بزرگترین ارزش دوران خودش و چنین دفاعى، اغماض کند فقط به خاطر اینکه این آقا دین دارد و این با دین مخالف است، او مذهبى است و این آقا مثلاً میخواهد سر به تن مذهب و مذهبىها نباشد؟ متأسّفانه اینجورى است؛ انسان تأسّف میخورد. مرتّب تهمت [میزنند]، آن وقت جواب که بدهند میگویند آقا شما به ما تهمت زدید! متأسّفانه وضع خوبى ندارند.