بیانات سال 1375


البتّه همه توجّه داشته باشند! یک خطّ قرمزى وجود دارد و این خطّ قرمز را هیچ کس نباید عبور کند. نه‌اینکه ما اجازه نمیدهیم، [بلکه] در هیچ جاى دنیا اجازه نمیدهند؛ در به‌اصطلاح دموکراتیک‌ترین کشورها هم اجازه نمیدهند. حالا شما فرض بفرمایید مثلاً در آمریکا، آن وقتهایى که در آمریکا خبرى از موج چپ بود ــ حالا که دیگر این خبرها نیست ــ شما ببینید چپها و گروه‌هاى کمونیست یا سوسیالیست در آمریکا تحت چه شرایطى زندگى میکردند! شما این رمان‌های بعضى از نویسنده‌هاى گرایش به چپ را مثل این هاوارد فاست که چند رمان دارد که به فارسى ترجمه شده و بنده دیده‌ام، ببینید که چه درباره‌ى آنها [میگویند]. یا همین جان اشتاین‌بک که کتاب معروف خوشه‌هاى خشم و یک کتاب دیگرى دارد، ببینید راجع به وضع چپها و این کسانى که در آمریکا بودند، چه میگوید از این به‌اصطلاح مرکز دموکراسى و قبله‌ى این کسانى که یک چنین قلمهاى بدى و زشتى را در ایران میزنند! حاضر نبودند تحمّل کنند؛ چرا؟ چون مارکسیسم نظام سرمایه‌دارى آمریکا را زیر سؤال میبرد. خب تحمّل نمیکردند، خطّ قرمز بود. فرض بفرمایید که امروز یک مجموعه‌اى پیدا بشود، بگوید و بنویسد و قلم بزند و شعار بدهد که آمریکا باید تجزیه بشود مثلاً به 49 ایالت یا به چند ایالت، یا فلان ایالت آمریکا باید جدا بشود؛ شما ببینید چه جورى با او رفتار میکنند. یا امروز کسى بیاید در آمریکا بگوید چهل میلیون، پنجاه میلیون سیاه در آمریکا هست، اینها یک کشور جداگانه‌اى [داشته باشند]؛ یک قسمتى از آمریکا را بدهید به اینها، حکومت تشکیل بدهند؛ ببینید دولت آمریکا با اینها چه کار خواهد کرد. آیا کمتر از همان کارى که با داوودى‌ها کردند که در آن ساختمان همه‌ی آنها را آتش زدند،13 با اینها انجام خواهند داد؟ اینها خطوط قرمز یک ملّت است.

«33»