بیانات سال 1375


یا فرض بفرمایید عوامل بقا را در اسلام مشاهده کنید که یکى از آنها همین مسئله‌ى عاشورا است؛ یکى از عوامل بقا، امر به معروف و نهى از منکر است. در جامعه فساد به وجود مى‌آید ــ هیچ اجتماع بشرى نیست که در بین او فساد به وجود نیاید ــ این فساد چه جورى باید برطرف بشود؟ تا چشم بعضى به فساد مى‌افتد، میگویند «پس مسئولین کجا هستند بیایند فساد را از بین ببرند؟» ــ حالا آن فسادى که به چشم مى‌بینند؛ غالباً آن فسادى که به چشم دیده میشود، خیلى کوچک‌تر از آن فسادهایى است که با چشم ظاهرى در کوچه و بازار و خیابان نمیشود دید امّا کسانى که واردند، میدانند و میفهمند که فسادهاى کلانى هست ــ حالا همان مقدارى را که مى‌بینند، تا مى‌بینند فوراً میگویند مسئولین [کجا هستند؟]! نه، باید در درون جامعه جورى باشد که فساد از بین برود و هضم بشود؛ مثل این جریانهاى عظیم آب. این رودخانه‌هاى عظیم دنیا را مشاهده میکنید، هر چه در اینها آلودگى و کثافت بریزند، یک خرده آن طرف‌تر این تلاطم آب و سر به سنگ کوبیدن این آب و حرکت این آب، موادّ مضر را از بین میبرد، موادّ حیاتى تولید میکند، آب میشود سالم؛ جامعه باید این‌جورى باشد؛ باید به یک حدّى برسد که اگر کسى قطره‌ى فسادى هم در آن چکاند، خود جامعه آن را هضم کند و از بین ببرد؛ این چه جورى میشود؟ با امر به معروف، با نهى از منکر، با دعوت به خیر.

«8»