بیانات سال 1375


ما که میگوییم «فرهنگ غرب»، نمیخواهیم بگوییم که همه‌ی فرهنگ غرب از باء بسم‌اللّه تا تاء تمّت، بدى و زشتى و خرابى است. [اینکه] دیده‌اید بنده مکرّر راجع به غرب و تهاجم فرهنگ غربى و مانند اینها حرف میزنم، معنایش این نیست که فرهنگ غرب یکسره از باء بسم‌اللّه تا تاء تمّت فقط خرابى و بدى است؛ اگر این بود که مردم غرب، کشورهاى غرب، انسانها، این را از اوّل قبول نمیکردند و اصلاً تحمّل نمیکردند؛ نه، این‌جورى نیست؛ این فرهنگ یک نقاط مثبتى دارد که آن نقاط مثبت چشم مردم را گرفت و جوامع را به خود جذب کرد. حالا فرض بفرمایید مظهر اینها جامعه‌ى آمریکایى است؛ خب در آنجا فرهنگ سرمایه‌داری غرب و همین چیزی که خود غربی‌ها آن را به‌اصطلاح «لیبرالیسم» اسم گذاشته‌اند، به طور کامل مشهود است، خصوصیّات خوبى هم دارد: این فرهنگ و این تمدّن و به قول خودشان این ایدئولوژى، مردم را به تلاش دعوت میکند، به کار دعوت میکند؛ وقت‌شناسى، رعایت دقایق و ذرّه‌هاى سرمایه‌هاى انسانى در اینها رعایت میشود. نتیجه‌ى این فرهنگ با همه‌ى خصوصیّاتى که دارد چیست؟ این است که یک جامعه‌اى به وجود مى‌آید که ثروت دارد، پیشرفت دارد، علم دارد، تکنولوژى دارد. خب همین چیزها چشم آحاد مردم غرب را، متفکّرین غرب را در آن وقتى که این افکار مثلاً در چند قرن پیش، دو سه قرن پیش مطرح بود گرفت؛ چه در آمریکا، چه در اروپا همه پذیرفتند، خوششان آمد از این روش زندگى و از این مکتب و از این فرهنگ و از این مجموعه؛ امّا در این فرهنگ عوامل حفظ رشد حقیقى انسان وجود نداشت؛ اینها غافل بودند، این را متوجّه نبودند. فرض بفرمایید مثل اینکه شما یک حوضچه‌اى، یک منبع آبى براى شرب مردم در یک جایى به وجود بیاورید، در و دیوارش را محکم کنید، تمام منافذش را ببندید، محلّ ورود آب را به آنجا تعبیه کنید، دیگر هیچ نگرانى‌اى از اینکه آب وارد این محفظه خواهد شد و در آنجا باقى خواهد ماند، وجود ندارد امّا پیش‌بینى نکنید که مثلاً فرض بفرمایید این آب به خاطر مجاورت با فلان فلز یا فلان مادّه مسموم نشود؛ خب بله، آب جمع خواهد شد، آب زلال هم خواهد بود، خنک هم خواهد بود، انسان وقتى میخورد، لذّت هم میبرد امّا در این آب میکروب هست، فرض کنید که در این آب آلودگى هست، در این آب کِرم هست. آن کسى که این محفظه را تهیّه دیده و این پیش‌بینى را کرده است، اینجایش را دیگر نخوانده بود؛ یک طرف را دیده بود، یک طرف [دیگر] را ندیده بود.

«4»