همان اسلامى که میگوید بروید سراغ کشف منابع طبیعى، بروید سراغ ساختن این دنیا، ابزار مادّى را به دست بگیرید، ذهن را مجهّز به علم بکنید، دنیا را، طبیعت را، مادّه را، منابع را بشناسید و کشف کنید و مال شما است و آنها را پرورش بدهید، همان اسلام در کنارش میگوید که اینها را براى خدا بکنید، به یاد خدا باشید، ذکر خدا را از دل بیرون نکنید، همهى این حرکات را به صورت عبادت انجام بدهید، و میشود این کار [بشود]؛ یعنى جمع میکند بین تلاش مادّى، سازندگى مادّى و سازندگى معنوى. لذا شما مىبینید آن کسى که در اسلام اهل سازندگى مادّى است، اَزهد خلقاللّه هم او است. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) با دست خودش قنات را، چاه را حفر کرد و آب مثل [خون] گلوى شتر [نحرشده] بنا کرد از این منبع آب جَستن کردن؛ با همان لباس گلآلوده آمد بیرون، لب چاه نشست، کاغذ گرفت و نوشت که این را من وقف کردم، صدقه دادم براى فقرا؛ یعنى زمین را آباد میکند، آناً هم انفاق در راه خدا میکند؛ منفقترین و سازندهترین؛ به مادّه پردازندهترین، [در عین حال] از لحاظ معنا برترین و بالاترین؛ این اسلام است! ببینید؛ جمع بین این دو.