بیانات سال 1375


یا آن وقتى که جنگ تحمیلى شروع شد. شما فکرش را بکنید به یک ملّتى با این‌همه ویرانى‌هاى دوران ستم‌شاهى و این‌همه احتیاج به کار و نوسازى، ناگهان دشمن حمله کند و همین چیزى را هم که دارد، از کار بیندازد؛ راه‌آهن را از کار انداختند، پالایشگاه‌ها را از کار انداختند، صادرات نفت را از کار انداختند، کارخانه‌هاى آهن را از کار انداختند. خب هر کسى باشد، در مقابل یک چنین حرکتى به زانو درمى‌آید. طرف [مقابل] هم که رژیم عراق نبود، همه میدانستند؛ رژیم عراق، به‌اضافه‌ى شوروى، به‌اضافه‌ى فرانسه، به‌اضافه‌ى ناتو، به‌اضافه‌ى کارشناس‌هاى آمریکایى، همه‌وهمه. اینجا اگر امام ضعیف بود، ممکن بود بگوید «دیگر تکلیف از ما برداشته است؛ اینها میخواهند ما خیلى اصرار بر قوانین اسلام نکنیم، خیلى خب، نمیکنیم؛ اینها میخواهند که ما با اسرائیل مبارزه نکنیم، خیلى خب، مبارزه نمیکنیم چون فشار زیاد است؛ چه کار کنیم؟»؛ امام چنین چیزى نگفت و ایستادگى کرد.

«9»