آنچه براى ما درس است، مال بعد از این است که همه باید به این نکته التفات و توجّه بکنند و همانطور که عرض کردم، اندیشمندان سیاسى، صاحبان فکر سیاسى، اهل تحلیل روى این کار بکنند؛ [این] واقعاً مهم است. خب، جمهورى اسلامى تشکیل شد. مبارزه تا آن روز، مبارزهى با رژیم ستمشاهى بود؛ از وقتى رژیم جمهورى اسلامى تشکیل شد و نظام جمهورى اسلامى به وجود آمد، دایرهی مبارزه وسیع شد؛ شکل مبارزه عوض شد امّا دایرهاش وسیع شد و مبارزهى با نظام جمهورى اسلامى از سوى دشمنان جهانى آغاز شد. دشمنان جهانى چه کسانى هستند؟ آن کسانى هستند که ما به آنها میگوییم استکبار جهانى. استکبار جهانى، همهى زورگوهاى عالم را شامل میشود؛ همهى قلدرها، همهى پُرروهاى مسلّط بر ملّتها استکبار جهانى هستند. چرا با جمهورى اسلامى مبارزه میکردند؟ خب، این [سؤال] پاسخ طولانىاى دارد که بارها هم گفته شده است؛ به طور خلاصه، [چون] منافعشان به خطر افتاده است، توسعهطلبىشان به خطر افتاده است، حضور جمهورى اسلامى در میان کشورهاى مسلمان، ادامهى تسلّط آنها بر آن کشورها را به خطر انداخته است، و از این قبیل؛ به هر حال مبارزهى سختى را شروع کردند. هر قدمبهقدم این مبارزه، جاى این بود که اگر انسان ضعیفى به جاى امام باشد، به خاطر وجود مانع و وجود عذر، حرکت را متوقّف کند و بگوید نمیشود با استکبارِ با این عرض و طول مبارزه کرد؛ چارهاى نیست، اینجا عقبنشینى میکنیم؛ امّا امام عقبنشینى نکرد.