میآییم سراغ خواصّ طرفدار حق. حالا من همینطور که دارم براى شما حرف میزنم، شما خودتان ببینید کجا هستید. اینکه میگوییم سررشتهى فکر، یعنى تاریخ را با قصّه اشتباه نکنیم. تاریخ یعنى شرححال ما منتها در یک صحنهى دیگر:
خوشتر آن باشد که وصف دلبران
گفته آید در حدیث دیگران9
تاریخ یعنى من و شما، یعنى همینهایى که امروز اینجا هستیم. پس اگر ما شرح تاریخ را داریم میگوییم، هر کدام از ما باید نگاه کنیم ببینیم ما در این داستان کجا هستیم؛ کدام قسمت قرار گرفتهایم؛ بعد ببینیم آن که مثل ما در این قسمت قرار گرفته بود، آن روز چه جور عمل کرد که ضربه خورد، ما آنجور عمل نکنیم. مثل اینکه شما مثلاً در کلاس آموزش تاکتیک، جبههى دشمن فرضى را مشخّص میکنید، جبههى خودىِ فرضى را هم مشخّص میکنید؛ بعد تاکتیک غلط جبههى خودى را نگاه میکنید، مىبینید که اینجا این تاکتیسیَن خودى، این اشتباه را کرده؛ شما دیگر وقتى میخواهید تاکتیک طرّاحى کنید، باید آن اشتباه را نکنید. یا تاکتیک درست بود، فرمانده یا بىسیمچى یا توپچى یا قاصد یا سرباز ساده در جبههى خودى، این اشتباه را کرد، میفهمید که شما باید این اشتباه را نکنید؛ تاریخ اینجور است.