خب حالا شما خودتان را پیدا کنید در این صحنهاى که من دارم از صدر اسلام میگویم. یک عدّهاى عوامند، تصمیمگیرى ندارند. بسته به شانس عوام، اگر تصادفاً در زمانى قرار گرفت که امامى مثل امام امیرالمؤمنین یا مثل امام راحل ما سر کار است که اینها را دارد میبرد به سمت بهشت، این هم به ضرب دست خوبان، به سمت بهشت رانده خواهد شد و انشاءاللّه میرود به بهشت؛ و اگر اتّفاقاً جورى شد که در زمانى قرار گرفت که «وَ جَعَـلناهُم اَئِمَّةً يَدعونَ اِلَی النّار»،10 یا «اَلَم تَرَ اِلَی الَّذينَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللّهِ كـُفرًا وَ اَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوار × جَهَنَّمَ يَصلَونَهـا وَ بِئسَ القَرار»،11 خواهد رفت به سمت جهنّم؛ پس باید مواظب باشید جزو عوام نباشید. نمیگویم «جزو عوام نباشید» یعنى [اینکه] حتماً بروید تحصیلات عالیه بکنید، نه، گفتم معناى عوام این نیست که کسى که تحصیلات عالیه نکند. اى بسا کسانى که تحصیلات عالیه هم کردهاند و جزو عوامند؛ اى بسا کسانى که تحصیلات دینى هم کردهاند و جزو عوامند؛ اى بسا کسانى که فقیرند یا غنىاند و جزو عوامند؛ عوام بودن، دست خود من و شما است. باید مواظب باشیم که عوام نباشیم؛ یعنى هر کارى میکنیم، از روى بصیرت باشد. آن که از روى بصیرت کار نمیکند، عوام است. لذا ببینید قرآن دربارهى پیغمبر میفرماید: اَدعوا اِلَی اللّهِ عَلى بَصيرَةٍ اَنَـا وَ مَنِ اتَّبَعَنی؛12 یعنى من و پیروانم با بصیرت عمل میکنیم و دعوت میکنیم و پیش میرویم. پس اوّل ببینید جزو آن گروه عوامید یا نه؛ اگر جزو گروه عوامید، بسرعت خودتان را از گروه عوام خارج کنید؛ سعى کنید قدرت تحلیل پیدا کنید، تشخیص بدهید، معرفت پیدا کنید.