برگردیم داخل شهر کوفه؛ وقتى که عبیداللّهبنزیاد به رؤساى قبایل کوفه گفت بروید مردم را از دُور مسلم متفرّق کنید و اگر نروید، پدرتان را درمىآورم، چرا اینها از عبیداللّه زیاد قبول کردند؟ همهى اینها که اموى نبودند، از شام نیامده بودند؛ بعضى از همینها جزو نویسندههاى نامهى به امام حسین بودند مثل شبثبنربعى. شبثبنربعى که نامه به امام حسین نوشته بود و دعوت کرده بود، خودش جزو کسانى است که وقتى عبیداللّه گفت بروید مردم را از دُور مسلم متفرّق کنید، این هم آمد مردم را با ترساندن و تهدید و تطمیع و مانند این چیزها متفرّق کرد؛ چرا این کار را کردند؟ اگر امثال شبثبنربعى در یک لحظهى حسّاس، به جاى اینکه از ابنزیاد بترسند، از خدا میترسیدند، تاریخ عوض میشد. آنها آمدند مردم را متفرّق کردند.