البتّه ما با آقایان صداوسیما حرفهاى زیادى داریم؛ یعنى حرفهاى مبنائىتر و اساسىترى هست و مناسب هم هست در جمعها گفته بشود که انشاءاللّه من در آیندهى شاید نهچندان دورى اجتماع خوبى با شما و بقیّهى برادران و خواهرانى که هستید، خواهم داشت و انشاءاللّه اگر خداى متعال عمر داد و توفیق داد، مفصّل صحبت خواهم کرد؛ الان براى آن کار نیست، لذا نمیپردازم به آن مباحث. فقط یک چیز را با اینکه قبلاً هم گفتهام، باز مجدّداً عرض بکنم و دیگر صحبتمان را تمام بکنیم و آن، این است که آقایان! در فیلمهاى ایرانى و نمایشنامههایى که در رادیو پخش میشود، یک چیز را باید شما حتماً توجّه کنید ــ ولو حالا براى مدّت سه سال؛ تجربه کنید این را، این کار نشده ــ و آن، این است که فیلم ایرانى و نمایشنامهى ایرانى را از حوادث آشفتهکنندهى ذهن و برانگیزانندهى ذهن و حالت سوهان براى روح خالى کنید؛ این متأسّفانه نیست، من نمیدانم چرا! با اینکه من مکرّراً، هم به جمع آقایان صداوسیما گفتهام، هم به برادرانى که کارهاى فیلمسازى میکنند گفتهام، نمیدانم چرا نمیشود! یعنى یک عیبى اینجا وجود دارد که نمیشود. فیلم ایرانى را وقتى شما نگاه میکنید، حتماً یک مبالغهى در اظهار غصّه، اظهار ناراحتى، اظهار گریه، دعوا، تشنّج اعصاب باید در آن باشد؛ کأنّه بدون این اصلاً نمیشود!