حضور روحانیّون در دانشگاهها به معناى حضور علم و دین در دانشگاه است؛ یعنى دانشگاهها محلّ علمند و احیاناً به خاطر حضور آدمهاى متدیّن، محلّ دین هم هستند لکن روحانیّت، دانش دین را به صورت قوى و قابل ارائه و منطقى در محیط دانشگاه، متناسب با سطح فهم دانشگاهیان مطرح میکند؛ این جنبهى علمى قضیّه است. چون معارف دینى از والاترین علوم و از قوىترین مباحث ذهنى و فلسفى هستند و در بخشهایى از مهمترین مسائل اجتماعى محسوب میشوند؛ مسائل زندگىاند؛ [لذا] اینها بایستى علمى مطرح بشود، قوى مطرح بشود، از ضعف در استدلال در آن بشدّت پرهیز بشود، از اختلال در تبیین و ارائه در آن باید بشدّت پرهیز بشود. چون اینها همه تأثیرات عکس خواهد داشت؛ یعنى ضدّ تبلیغ خواهد شد. بد دفاع کردن، از مهمترین شیوههاى کوبیدن و حمله کردن [مخالفان] است. بنابراین حضور روحانیّون و طلّاب و فضلاى دینى در دانشگاهها به این معنا است که معارف اسلامى را در همهى بخشهایش به صورت منطقى، قابل ارائه، قوى، مستدل مطرح میکنند؛ این، جنبهى علمى مسئله است.