دیدگاه دوّم در زمینهى فعّالیّتهاى اجتماعى و سیاسى و علمى و اقتصادى است. از نظر اسلام، میدان فعّالیّت و تلاش علمى و اقتصادى و سیاسى براى زنان، کاملاً باز است. اگر کسى با استناد به بینش اسلامى بخواهد زن را از کار علمى محروم کند، از تلاش اقتصادى محروم کند، یا از تلاش سیاسى و اجتماعى محروم کند، برخلاف حکم خدا حرفى زده است. [زنان] میتوانند در فعّالیّتها، به قدرى که توان جسمىشان و نیازهایشان و ضرورتهایشان اجازه میدهد [شرکت نمایند]، مانعى ندارد؛ هر چه میتوانند، تلاش اقتصادى کنند، تلاش سیاسى کنند، تلاش اجتماعى کنند، شرع مقدّس مانع نیست. البتّه چون زن از لحاظ جسمانى ظریفتر از مرد است، لذا ضرورتهایى دارد. تحمیل کار سنگین بر زن، ظلم به زن است؛ اسلام این را توصیه نمیکند، منع هم نمیکند. البتّه روایتى هست از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) که فرموده است: اَلمَراَةُ رَیحانَةٌ وَ لَیسَت بِقَهرَمانَة؛3 یعنى زن گُل است، «قهرمانه» نیست. «قهرمان» یعنى پیشکار، یک خدمتگزار آبرومند؛ خطاب به مردها است. یعنى زن در داخل خانهى شما مثل گلى است لطیف که باید با او با کمال ظرافت و دقّت رفتار کرد؛ پیشکار شما نیست، خدمتگزار شما نیست که شما خیال میکنید کارهاى سنگین را باید به او محوّل کنید. این چیز مهمّى است.