اینکه ما اینهمه روى «تدیّن» تکیه میکنیم، براى این است. عزیزان من! وابستگى از لاابالىگرى دینى حاصل میشود. نهاینکه هر کسى متدیّن نیست، وابسته است؛ نه، بالاخره انگیزههاى گوناگونى وجود دارد؛ امّا آن کسى که متدیّن است، یک مانع اضافه دارد براى وابسته شدن؛ این خیلى مهم است. شنیدم بعضىها در آن حولوحوش مرحلهى اوّل این انتخابات، گفته بودند که اینقدر فلانى ــ حالا شاید اسم ما را هم نیاورده بودند ــ یا اینقدر بعضىها روى تدیّن و مانند اینها تکیه میکنند، چه اهمّیّتى دارد؟ باید آدمهاى متخصّص ــ دکتر و مهندس ــ بروند مجلس که مملکت را اداره کنند. این اشتباه است؛ نهاینکه براى مجلس متخصّص لازم نیست؛ چرا، براى مجلس متخصّص لازم است، امّا ما امروز متخصّص کم نداریم. عرض من این است که اى ملّت ایران! بین همین مهندسها، بین همین دکترها، بین همین متخصّصها، بین همین کارشناسها بگردید متدیّن را انتخاب کنید. به صِرف ادّعا اکتفا نکنید؛ باید متدیّن باشد. متدیّن که شد، آن وقت انسان احساس خاطرجمعى میکند. من در این تبلیغات انتخاباتى در بعضى جاها مشاهده کردم که این نامزد انتخاباتى اینقدر به خودش زحمت نداده است که اقلّاً در عکسى که براى تبلیغات منتشر میکند، ظواهر مذهبى را رعایت کند! خب این، انسان را متنبّه به خطر میکند. یک عدّهاى خیال کنند که دیگر وقت این حرفها گذشت؛ امروز دیگر مردم دنبال دین و آخوند و ریش و مانند اینها نیستند! این اشتباه است. امروز هم مردم باز اعتمادشان به مردم متدیّن است، به نمایندهى متدیّن است، به علماى دین است؛ مردم به اینها اعتماد دارند، به اینها اطمینان دارند. جاى این هم هست که به اینها اطمینان داشته باشند، چون دین مانع وابستگى میشود. دیندارى که نبود، وابستگى آسان میشود. آن کسى که در تبلیغات انتخاباتىاش شعارهایى را مطرح میکند که نهفقط رنگ و بوى دینى و انقلابى ندارد، بلکه ضدّ مسائل دینى است، ضدّ مسائل ملّى و انقلابى است، خب خطر نیست که اینها بروند داخل مجلس؟