پس از یک طرف فشار وارد میکنند؛ فشار سیاسى، فشار اقتصادى، فشار علمى، فشار تبلیغاتى، بدگویىها، جوسازىها؛ هر جور که بتوانند ــ این از یک طرف ــ بعد که به نظرشان رسید که حالا دیگر آن دولت خسته شده است، یک چراغ سبزى [نشان] میدهند براى ارتباط گرفتن، که ما حاضریم با شما مذاکره کنیم، ما حاضریم با شما کار کنیم؛ از این قبیل حرفها. معمولاً دولتهایى که مسئولین آن دچار ضعف باشند، در یک چنین موقعى پاهایشان میلرزد، زانوهایشان میلرزد. [از آن طرف] فشار فراوان، از این طرف هم چهرهى باز و آغوش گشاده؛ نتیجه چه میشود؟ نتیجه این میشود که وقتى آن دولت که حالا آنها میخواهند با او دشمنى بکنند، این اشتباه را کرد و به دعوت آنها بله گفت، یک ذرّه حیثیّتى را هم که به خاطر استقلال خود به دست آورده بود، از دست خواهد داد؛ اگر پشتیبانى مردمى داشت، از دست خواهد داد؛ اگر پشتیبانى جهانى داشت، از دست خواهد داد؛ اگر ارادهاى در درون خودش بود، آن اراده در هم فرو خواهد ریخت. آن وقت فشارها را باز هم شدیدتر میکنند و او را در مشت میگیرند. اگر بخواهند نابود کنند، مضمحل کنند، مضمحل میکنند؛ اگر خواستند چیزى به او تلقین کنند، تحمیل کنند، تحمیل میکنند؛ او هم راحت میپذیرد؛ این یک روشِ شناختهشده است.