بیانات سال 1375


[نزد] همين اميرالمؤمنين کسى مى‌آيد که يکى از گناهان را انجام داده است ــ دزدى ــ حضرت فرمود از قرآن چه بلدى، آيه‌ى قرآن خواند؛ گفت: قَد وَهَبتُ يَدَكَ بِسورَةِ البَقَرَة؛6 دست تو را که بايد قطع ميکردم، به سوره‌ى بقره بخشيدم، برو! اين تمايزِ بيجا نيست، اين امتيازِ به خاطر سوره‌ى بقره و به خاطر قرآن است. اميرالمؤمنين در ملاحظه‌ى اصول و ارزشها و معيارها هيچ ملاحظه‌اى از کسى نميکرد. آنجا آن آدم را که فسق و فجور ورزيده است، به خاطر فسق و فجورش حدّ شرعى ميزند و ملاحظه‌ى اينکه او به حال من خيرى دارد نميکند امّا اينجا به خاطر قرآن از حدّ دزدى صرف‌نظر ميکند؛ اميرالمؤمنين اين است. يعنى صد درصد بر اساس معيارها و ارزشهاى الهى و نه چيز ديگر حرکت ميکند؛ اين عدل اميرالمؤمنين است. اينکه گفته شده است «قُتِل فى محراب عبادته لشدّة عدله»7 ــ که البتّه من نميدانم اين حرف دقيقاً مال کيست ــ حرف درستى است. عدالت اميرالمؤمنين موجب شد که کسانى که صاحب نفوذ بودند، نتوانند او را تحمّل بکنند.

«12»