عزیزان من! مسئلهى دانشجویى، یک مسئلهى بسیار حسّاسى است. نگاهِ به دانشجو غالباً به اعتبار آینده است؛ یعنى میگویند که این دانشجوى امروز، مدیر فردا، وزیر فردا، رئیسجمهور فردا و نمایندهى مجلس فردا است و هلمّ جرّا.2 ملاحظهى امروز دانشجو را به اعتبار فرداى دانشجو میکنند؛ معمولاً این[طور] است. البتّه این دیدگاه غلطى نیست، درست است و به این اعتبار خیلى از کارهاى لازم و تعهّدهاى مهم در قبال قشر دانشجو براى هر کسى که دلسوز است ــ چه مسئول دولتى، چه غیر دولتى، چه روحانى و غیره ــ وجود دارد؛ امّا بنده عرض میکنم که مسئلهى دانشجو فقط این نیست؛ دانشجو را به اعتبار فرداى او نباید فقط ملاحظه کرد بلکه به اعتبار امروز او هم باید ملاحظه کرد. البتّه من با شما که صحبت میکنم، در مقام صحبت با جمعى هستم که اگرچه خودشان هم دانشجو هستند لکن در عرصهى دانشجویى، یک مسئولیّتى هم بر دوش خودشان گرفتهاند. شما جزو تشکّلهاى اسلامى هستید ــ یا انجمن اسلامى یا مثلاً فرض کنیم جامعهى اسلامى یا بسیج دانشجویى و امثال اینها؛ اسمهایى که من حالا همه را هم شاید به یاد نداشته باشم ــ بنابراین به عنوان کسانى که یک مسئولیّتى را در قبال قشر دانشجو بر عهده گرفتهاید، الان مورد خطاب بنده هستید و با شما به این اعتبار من عرایضى را عرض میکنم.