البتّه یک مسئلهى دیگر هم وجود دارد و آن مسئلهى سوّم است: رابطهى شماها با خودهایتان. بنده متأسّفانه میبینم بچّههاى مسلمان داخل دانشگاهها گاهى اینقدر با هم اختلاف و درگیرى پیدا میکنند که اصلاً مجالى براى این باقى نمیماند که کار بکنند. متأسّفانه در داخل دانشگاه بعضىها به نام اسلام، کارشان این شده که بنا کنند به ارزشهاى موجود جامعه دستاندازى کردن؛ یا به آدمها، یا به جهتها، یا به غیره؛ بپردازید به کار خودتان! در داخل دانشگاه، مهمترین مسئلهى شما، دانشجوها هستند؛ غفلت میکنند، بىتوجّهى میکنند. البتّه اینکه ما میگوییم به کار دانشجویى بپردازید، معنایش این نیست که دانشجویان به مسائل سیاسى جامعه نپردازند؛ نخیر، باید حتماً بپردازند؛ مسائل سیاسى جامعه، مسائل سیاسى جهان. اگر شما سرتان را پایین انداختید، از همهچیز محروم خواهید ماند. باید سر بالا باشد، دید باید وسیع باشد، افق دید باید کاملاً دور و فراگیر باشد، لکن از مسائل دانشجویى نباید غافل بشوید؛ این، آن چیزى است که حالا علىالعجاله به ذهن ما میرسد.