اين سرچشمهى بعثت كه در مثل امروزى در قلب مقدّس نبىّ اكرم (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) جوشيد و جارى شد، یک مسير بسيار مهمّى را چه در طول تاريخ، چه در عرض زندگى انسان دارد؛ يعنى مسئله به همينجا خاتمه پيدا نميكند كه حقيقتى، نورى، از طرف پروردگار در قلب یک انسان ممتازى، برجستهاى، استثنائىاى درخشيد؛ اين، قدم اوّل است؛ اين، اوّل كار است. البتّه مهمترين بخش قضيّه هم همين است. درخشيدن اين نور در قلب مقدّس و مبارک پيغمبر و تحمّل مسئوليّت وحى از طرف آن بزرگوار، همان قسمتى است كه به طور صريح، عالم خلقت را، عالم وجود انسان را، دنياى مادّى را وصل ميكند به معدن غيب؛ حلقهى وصل اينجا است. اگرچه بركات الهى هميشه در طول اين روند ــ كه حالا آن روند را عرض خواهيم كرد ــ نسبت به بشر و نسبت به اين راه وجود دارد لكن حلقهى وصل در همان لحظهى بعثت است كه از عالم غيب به روح مقدّس پيغمبر، سرچشمهى حقايق الهى و سرچشمهى بعثت ــ كه اين یک كلمه خودش كافى است ــ سرازير ميشود و جارى ميشود و در قلب مقدّس پيغمبر ميجوشد.