بیانات سال 1375


در زمينه‌ى مراكز آموزشى هم يک نكته‌اى به ذهن من ميرسد. در شوراى عالى البتّه به مراكز آموزشى، بخصوص دانشگاه‌ها، خيلى پرداخته شده ــ زمان ما هم همين‌جور بود، زياد پرداخته ميشد ــ لكن يک چيزى در زمينه‌ى مراكز آموزشى از جمله آموزش عالى هست كه فراتر از آن چيزى است كه در تصميم‌هاى ابتدائى انسان مطرح ميشود و انسان روی آن بحث ميكند. فرض كنيد در مورد دانشگاه‌ها؛ تأسيس يک دانشگاه، تشكيل هيئت علمى، افزودن دروس، مشخّص كردن ساعات درس و مثلاً واحدهاى مشخّص در هر دوره، افزودن واحدهاى عالى [مانند] دوره‌هاى كارشناسى ارشد و دكترا و از اين قبيل، اين چيزها مسائل مهمّ آموزشگاه‌ها و مراكز آموزش عالى است و مطرح ميشود، لكن عرض ميكنم كه گسترش دانشگاه‌ها، چه از لحاظ كمّى و چه از لحاظ كيفيّت علمى، همه‌ى مسئله‌ى آموزشگاه‌ها و مراكز آموزشى نيست. يعنى آن وقتى كه ما 150 هزار یا 200 هزار دانشجو داشتيم، مسائل دانشگاهى ما و دانشجويى ما يک چيزهايى بود، حالا كه یک میلیون و صد هزار يا یک میلیون و دویست هزار دانشجو داريم، مسائل جديدى در زمينه‌ى مسائل اخلاقى، ارزشى، كيفيّت ذهنى و فكرى دانشجويان براى ما مطرح است؛ يعنى ما يک جامعه‌ى يک ميليونی ــ در آينده‌ى نزديكى ممكن است دو سه ميليونى ــ داريم كه مجبوريم نسبت به مسائل اخلاقى اينها، نسبت به مسائل سياسى اينها، اصلاً تشكيل فكرى اينها، عقايد اينها، ازدواج اينها فكر بكنيم؛ اينها مسائلى است كه بايد فكر بشود. غرضم [این است که] اگر در باب مراكز آموزشى هم ما در اين شورا فكر ميكنيم و بحث ميكنيم، ميتواند مسائلى فراتر از هيئت علمى و استاد و رئيس و تشكيل مركز جديد باشد؛ [مثل] همين مسائلى كه عرض كردم. البتّه اينها هم مسائل بسيار مهمّى است.

«18»