پس عظمت حركت حسينبنعلى (عليه السّلام) اينجا است. خود اين، به نوبهى خود، ما را به يک نقطهى ديگرى ميرساند. آن نقطه چيست؟ آن، اين است كه چطور ميشود ايستاد؛ ايستادن كه كار آسانى نيست؛ قدرت ميخواهد. اين قدرت چگونه حاصل ميشود؟ با اخلاص. لذا برويد سراغ اخلاص؛ برويم سراغ اخلاص. براى خدا، براى وظيفه، براى تكليف، نه براى خواهشها و هواهاى نفسانى يا توقّعات و گفتن اين و آن. اگر اين [طور] شد، آن وقت ميدان از انسانهاى بزرگ و ستونهاى استوارى كه ميتوانند اين خيمه را نگه دارند، هيچ وقت خالى نخواهد بود. مثل اينكه مسئله در ميدان جنگ مسئلهى اخلاص بود؛ براى بسيارى از رزمندگان فداكار و جانبركف ما حقّاً و انصافاً اينجور بود. اوّل انقلاب، قبل از جنگ و بعد از جنگ هم همينجور بوده است. مسئلهى اخلاص را تمرين بكنيم.