بیانات سال 1375


من روزی را در این شهر دیدم که در هر ساعتی، صدها گلوله‌ی خمپاره از لوله‌های خمپاره‌انداز دشمن که در نزدیکی اهواز موضع گرفته بودند، بر سر این خیابانها فرو میریخت! آن روز فقط رژیم بعثی نبود که به ما حمله کرده بود؛ پشت سر رژیم بعثی، آمریکا بود، دولتهای استکباری بودند، دولتهای ارتجاعی منطقه بودند، دست‌نشاندگان استعمار بودند، هم‌پیمانان پنهانی صهیونیست‌ها بودند. یک مجموعه‌ای درست شده بود پشت سر رژیم بعثی عراق؛ همّتشان هم این بود که پرچم اسلام را در این کشور فروبخوابانند، از بین ببرند، نهضت اسلامی را نابود کنند، نگذارند ملّت ایران متمسّک به اسلام باشد. چرا؟ چون میدانند اگر ملّتی متمسّک به اسلام شد، دشمنان هر چه هم به حسب ظاهر و با ابزار مادّی قدرتمند باشند، دیگر نخواهند توانست آن ملّت را وادار به کاری کنند یا از کاری باز بدارند و چیزی را بر آن ملّت تحمیل کنند و آن ملّت با افکار بلند اسلامی، راه خود را پیش خواهد برد، همچنان که ملّت ایران پیش برد.

«4»