و شما مردم عزیز خوزستان! من این را باید بگویم که شما یک بار در ماجرای جنگ تحمیلی و یک بار دهها سال قبل از ماجرای جنگ تحمیلی، توانستهاید از خود یک آزمایش بسیار درخشانی را در تاریخ به یادگار بگذارید. در دوران جنگ تحمیلی را همه میدانند؛ هیچ کس نیست که نداند مردم خرّمشهر، مردم آبادان، مردم شجاع و غیور و مؤمن اهواز یا دزفول و دیگر شهرهای این استان در مقابل دشمنی که میخواست ملّت شهرها را خالی کنند، چه عکسالعملی نشان دادند؛ جوانها، پیرها، مردها، زنها، ایستادند و مبارزه کردند و جنگیدند. من در سوسنگرد یک زن مسلمان شجاع را دیدم که مردم سوسنگرد میگفتند در هنگام حضور نیروهای متجاوز در این شهر، این زن با چوبدستی خود چند متجاوز را به خاک انداخته و نابود کرده است. در سرتاسر این استانِ ممتحَن3 و مجرّب، مردان، زنان، خانوادهها در شهرها، در روستاها، عشایر عرب، عشایر لُر و بختیاری، مردم فارس که در این استان هستند، همهوهمه در کنار هم، دست در دست هم در مقابل متجاوزین ایستادند. البتّه در این شکّی نیست که ملّت ایران به کمک استانهای مرزی آمدند و آزمایش بزرگ، آزمایش ملّت ایران بود امّا چه کسی است که نداند استانی که در کنار مرز است، در مقابل اوّلین حملات دشمن، چه شکنجهای، چه دردی، چه دشواریای را تحمّل میکند؟ و این استان هشت سال این دشواری را تحمّل کرد، ایستاد، فداکاری کرد.