در درجهی اوّل، مسئلهی انتخاب همسر است. به نظر اسلام، زن در انتخاب همسر آزاد است. هیچ کسی نمیتواند بر هیچ زنی در مورد انتخاب همسر، چیزی را به او تحمیل کند؛ یعنی حتّی برادرهای زن، پدر زن ــ حالا خویشاوندان دورتر که جای خود دارد ــ حتّی اگر پدر یک دختر [هم] بخواهد بر او تحمیل کند که تو الّاوبلّا باید با این شخص ازدواج کنی، نمیتواند؛ چنین حقّی را ندارد. این نظر اسلام است. البتّه در جامعهی اسلامی، در طول زمان، عادات جاهلی و غلط بوده است، الان هم در بعضی از کشورها عادات غلطی وجود دارد. در کشور خود ما هم در بعضی از جاها ــ مثل مناطقی از شهرهای مرکزی کشور، مناطقی در خوزستان و جاهای دیگر ــ عادات غلطی وجود دارد. فرض بفرمایید ــ آنطوری که اطّلاع دارم ــ در بعضی از عشایر، پسر عموی هر دختری حق دارد که در مورد ازدواج آن دختر اظهار نظر بکند! این غلط است؛ اسلام چنین اجازهای را به هیچ کس نمیدهد. آنچه را مسلمانان جاهل انجام میدهند، کسی به حساب اسلام نباید بگذارد؛ اینها عادات جاهلی است. مسلمانان جاهل، با تکیهی بر آداب و عادات جاهلیّت، کارهایی را انجام میدهند؛ [اینها] ربطی به اسلام ندارد؛ ربطی به احکام نورانی اسلام ندارد. اگر کسی دختری را مجبور کند که باید با پسر عمویت ازدواج کنی، کار خلاف کرده است. اگر کسی به عنوان اینکه پسرعموی یک دختری است، به خودش حق بدهد که او را نهی کند از ازدواج کردن و بگوید چون با من ازدواج نکردی، پس من اجازهی ازدواج به تو نمیدهم، این پسرعمو و هر کس که به او کمک کند، فعلِ حرامِ خلافِ شرع کرده است؛ اینها خلافِ شرعِ بیّن است؛ هیچ کس از فقهای اسلام در این مورد اختلاف نظر ندارد. فرض کنید کسی از قبیلهای برای اینکه اختلافات خود را با قبیلهی دیگر حل کند ــ فرض کنید دعوایی بوده، اختلافی بوده، خونریزیای بوده ــ حلّ این اختلاف و فصل این نزاع را به این قرار بدهند که دختری را از این قبیله به آن قبیله بدهند، بدون اینکه از خود دختر اجازه بگیرند. حالا یک وقت از خود دختر اجازه میگیرند، البتّه اشکالی ندارد. یک دختری خودش مایل است و حرفی ندارد که ازدواج کند با جوانی از قبیلهی دیگر که ضمناً با این ازدواج، اختلاف و نزاع هم از بین برود، این ایرادی ندارد؛ اهلاً و سهلاً؛ مانعی ندارد، امّا اگر بخواهند دختری را به این کار مجبور بکنند، این کار، خلاف شرع و خلاف احکام اسلامی است.