بیانات و مکتوبات سال 1371


در نظام اسلامی قضا یک مسئله‌ی خاصّی است و با هر کار دیگری تفاوت دارد. آن‌چنان که در دستگاه‌های قضای دیگر، به این نکات یا به بعضی از این نکات که در قضای اسلامی است، توجّه نشده است. طبیعت قضا این است که در آن بنا است به کار جزئی، نه به کار کلان، به کار فرد، به دعوا رسیدگی بشود و بدیهی است که در میان مردم دعواها حائز سودها و زیانهای بزرگ است. و آن کسانی که مراجعه‌کننده و مدّعی‌اند یا مدّعیٰ‌علیه‌اند، برای آنها گاهی مسئله، مسئله‌ی مرگ و زندگی یا چیزی در حدود مرگ و زندگی است. پس بدیهی است که برای اینکه انسانهایی بتوانند خود را در این آزمون دشوار نجات ببخشند، به هر کاری متشبّث بشوند؛ از تهدید و تطمیع و روشهای گوناگون برای اینکه بتوانند این کفّه را در این میزان به سود خود بچربانند و خود را پیروز کنند. خب، هدف این‌همه تلاش و ترفند کیست؟ شخص قاضی؛ اینجا مسئله، مسئله‌ی شخص است؛ شخص قاضی. قانون در اینجا اهمّیّت کمتری پیدا میکند از شخص؛ برخلاف بقیّه‌ی موارد که قانون یا اهمّیّت بیشتری دارد یا اهمّیّت معادل دارد. اینجا در درجه‌ی اوّل آن شخص است که تصمیم‌گیرنده است؛ در درجه‌ی دوّم آن نظام و آن سیستم و دستگاه است که این شخص در آن زندگی میکند.

«4»