و قوّهی قضائیّه در واقع در جامعهی اسلامی همین دو وظیفه را دارد: اجرای حدود الهی و استقرار عدالت؛ عدل. بدیهی است که استقرار عدالتی که قوّهی قضائیّه میکند، از طریق قضا [است]؛ وَالّا دستگاه اقتصادی کشور هم موظّفِ به استقرار عدالت است، دستگاه سیاسی هم همینطور، همهی دستگاهها همینطور [امّا] این دستگاه از طریق قضا است. و این دستگاه میتواند همهجا را سالم کند. من یک وقتی عرض کردم که اگر دستگاه قضائی سالم بود، دستگاههای دیگر قاعدتاً به سلامت خواهند گرایید؛ زیرا اگر فاسد بودند، سروکارشان به دستگاه قضائی خواهد افتاد. دستگاه قضائی سالم، دولت را هم سالم میکند، آحاد مردم را هم سالم میکند، سوءحال را به حُسنحال برمیگرداند و تغییر میدهد امّا خدای نکرده اگر دستگاه قضائی ناسالم بود، قاعدتاً دستگاههای دیگر هم به عدم سلامت خواهند گرایید؛ اگرچه ممکن است یک گوشه و کناری، کسانی سالم بمانند امّا خب طبیعت قضایا غیر از این خواهد بود؛ این هم مطلب بعدی.