و با ظالم برخورد کنیم؛ هر که باشد آن ظالم، در هر رتبهای از رُتَب، در هر درجهای از درجات قرار داشته باشد، برخورد بشود؛ با ظالم برخورد بشود. این قضای اسلامی را ملاحظه بفرمایید؛ امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) نسبت به حسّانبنثابت که با شعر خود و با زبان خود از امیرالمؤمنین دفاع کرده بود، حدّ شرعی را جاری کرد. آمدند به امیرالمؤمنین گفتند که یا امیرالمؤمنین! این جزو دوستان شما است، این جزو گروه شما است؛ این علیه فلان و در دفاع از شما حرف زده و شعر گفته است؛ جزو مجموعهی شما است، حالا یک غلطی هم کرد و روز ماه رمضان یک کار خلافی هم کرد البتّه آن کار او ظلم به کسی نبود، ظلم به نفْس خودش بود حالا از این صرف نظر کنید؛ امیرالمؤمنین فرمود من حدّ الهی را تعطیل نمیکنم؛ حد جاری کردند بر او. یک عدّه آدمهای بدجنسی که همیشه در هر جامعهای هستند و مترصّدند ببینند زخمخوردگان حکومت اسلامی و دستگاه عدالت اسلامی چه کسانی هستند تا بروند سراغ آنها، دور آنها را بگیرند و دل آنها را با دستگاه عدالت اسلامی و حکومت اسلامی مخالف بکنند و مدام به نفع آنها حرف بزنند،]گفتند [: بله، دیدی؟ دیدی علیّبنابیطالب با تو ناسپاسی کرد ]در حالی که] اینهمه خدمت کرده بودی و اینهمه زحمت کشیده بودی؛ داغش کردند، فرستادندش و رفت در دستگاه معاویه، بنا کرد علیه این دستگاه حرف زدن و شعر گفتن.